زن...

هشت

قلب یک زن ست

وقتی که دوست می دارد

و چون رزهای آتشین

در نبض عطرهای خیس می تپد 

و تو را و خانه را و خدا را

پر از ترانه های عاشقانه می کند

در سرنوشتی

که لبخندِ چشم های او ست

وقتی که در لطافت ورق می زند تو را

و هوا

نفس های او ست

که شکوفه های گیلاس را می گشاید

و هوای زمین را 

نرم تر از نسیم بال پروانه ها

جا به جا می کند

و عشق

گندم زار دست های او

که رودهای نوازش

در پای خوشه های آن جاری ست

و نان سفرۀ دلدادگی ست

و خدا

برای تفهیم عشق

زن را آفرید

و بهشت را فرش قرمز راهش کرد !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد