همیشه واژه هائی هست
برای حفاظت از
آنچه احساس می کنیم
و من در اسم تو
چون گلی در گلدان
در گلبرگ های عاطفه
باز می شوم
همیشه واژه هائی هست
برای مراقبت از لبخند
و من در چشم تو
چون شبنمی در گلوی گل
پر از قهقهه می شوم
سفر می کنم در تو
به "گاهی" به نام آینده
به "جائی" به نام خانه