من نشانی از تو ندارم عزیزم؟
اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
در عصرهای انتظار؟
به حوالی بی کسی ها قدم بگذار;خیابان غربت را پیدا کن.
و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!
کلبه غریب علی نامی را پرس و جو کن؟
کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی!
در نیمه باز یک کلبه هست! بازش کن!
به سراغ پنجره بغض برو!;حریر غمش را کنار بزن!.........
مرا خواهی دید با دردهایی کویری؟
که غرق عصاره انتظار٬ پشت دیوار فاصله ها نشسته ام