رنگ میگیرد این جان
با هر نگاهی که
بر عمق وجودم می نشیند
و هر گوشه ای از
دنیایم را
پر از نقاشی های
گوناگون میکند
تو
با دستان رنگی خود
پشت سرم می ایستی
چشمانم را میگیری
جای دستان رنگیت
بر چشمانم می ماند
و چشمی که
خاکستری میدید دنیا را
زین پس
همه جا
را
رنگ
به رنگ
می بیند..
تو از
رنگ خود
بر من
بر جانم
روحم
می بخشی
و این
نهایت
سخاوت توست..
8-3-91