اگه یه روز رفتی سفر
با کوله باری از خطر
تا یه طلوع تازه تر
تو رو به رنگ اون سحر منو از این قفس ببر
اگه که تو سنگ صبور
رفتی تا یه خیال دور
تا نوک قله های نور
تا اون هوای خوب و تر منو از این قفس ببر
منو ببر آبی رود
تا یکی بود یکی نبود
تا زیر گنبد کبود
تا قصه های ساده تر منو از این قفس ببر
قسم به رویای محال
به خواب خوب این خیال
به این من رو به زوال
اگه یه روز رفتی سفر منو از این قفس ببر