وقتی در سکوت جاده ای دراز
میهمانی تنها
با پاهای تاول زده
بر تنهاییت در میزند
قبولش کن
شاید با تنهایی هم
سکوتی به اندازه یک خواب
تعریف کرد
میهمان من غبار راهت را با اشک چشمم میشویم
به خانه تنهای منتظر خوش آمدی...
زخم شب می شد کبود.
در بیابانی که من بودم
نه پر مرغی هوای صاف را می سود
نه صدای پای من همچون دگر شب ها
ضربه ای به ضربه می افزود.
***
تا بسازم گرد خود دیواره ای سر سخت و پا بر جای،
با خود آوردم ز راهی دور
سنگ های سخت و سنگین را برهنه پای.
ساختم دیوار سنگین بلندی تا بپوشاند
از نگاهم هر چه می آید به چشمان پست
و ببندد راه را بر حمله غولان
که خیال رنگ هستی را به پیکرهایشان می بست.
***
روز و شب ها رفت.
من بجا ماندم در این سو، شسته دیگر دست از کارم.
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش
نه خیال رفته ها می داد آزارم.
لیک پندارم، پس دیوار
نقش های تیره می انگیخت
و به رنگ دود
طرح ها از اهرمن می ریخت.
***
تا شبی مانند شب های دگر خاموش
بی صدا از پا درآمد پیکردیوار:
حسرتی با حیرتی آمیخت.
دلم می خواست یکبار دیگر در چشم سیاهش خیره می ماندم ،
و فریاد می زدم دوستت دارم
از خواستن دل تا آنچه رخ خواهد داد مانند فاصله ایست که از زمین است تا آسمان،
نمی دانیم چقدر است ،
فقط می دانیم بسیار است ،
بسیار
آنتی فیلتر توپ از اینجا بگیرید
نحوه ی ست کردن پروکسی در مرورگر Mozilla Firefox:
برای ست کردن پروکسی در مرورگر Firefox ابتدا یک پنجره ی Firefox را باز کنید و در بالای پنجره روی Tools کلیک کنید.از منویی که ظاهر می شود روی گذینه ی آخر یعنی Options کلیک کنید. در پنجره ی Options تب General را انتخاب کنید و در قسمت Connection روی دکمه ی Connection Settings کلیک کنید. در پنجره ی Connection Settings گذینه ی سوم یعنی Manual proxy configuration را انتخاب کنید تا مستطیلهای زیر آن فعال شود.
طی کردن مسیر رفتن به قسمت تنظیمات پروکسی در مرورگر Mozilla Firefox بصورت خلاصه:
Tools==> Options==> General==> Connection Settings==> Manual proxy configuration
پروکسی در مرورگر Firefox در قسمت HTTP Proxy وارد می شود. پروکسی را بصورت زیر وارد کنید:
HTTP Proxy: 127.0.0.1 9666 Port:
سپس تیک گذینه ی Use this proxy server for all protocols را بزنید تا پروکسی برای همه ی پروتکل ها فعال باشد. اکنون تمام پنجره ها را OK کنید و آدرس سایت فیلتر شده را در نوار آدرس مرورگر Firefox ست کنید.
نحوه ی ست کردن پروکسی در مرورگر Opera:
1- ابتدا یک پنجره ی مرورگر Opera را باز کنید
2- در بالا پنجره ی بر روی Tools کلیک کنید و از منویی که ظاهر می شود آخرین گذینه یعنی Preferences را انتخاب و کلیک کنید
3- در پنجره ای که ظاهر می شود بر روی سربرگ Advanced کلیک کنید
4- در قسمت سمت چپ بر روی Network کلیک کنید
5- در قسمت Network بر روی Proxy Servers کلیک کنید
اکنون تیک گذینه ی اول یعنی HTTP را بزنید.
طی کردن مسیر رفتن به قسمت تنظیمات پروکسی در مرورگر Mozilla Firefox بصورت خلاصه:
Tools==> Preferences==> Advanced==> Network==> Proxy servers
پروکسی را بصورت زیر وارد کنید:
HTTP: 127.0.0.1 Port: 9666
سپس تمام پنجره ها را OK کنید و آدرس سایت فیلتر شده را در نوار آدرس مرورگر Opera وارد کنید.
دست تو باز میکند پنجره های بسته را هم تو سلام میکنی رهگذران خسته را
کوچه در انتظار تو پنجره بیقرار تو تا که کند نثار تو لاله دسته دسته را
هر که را در عشق ثابت شد قدم برگذشت از کفر واز اسلام هم
عشق را با کافری خویشی بود کافری خود مغز درویشی بود
چون تو را این کفر و این ایمان نماند این تن و دل گم شد و این تن نماند
بعد از آن مردی شوی این کار را مرد باید اینچنین اسرار را
پای در نه همچو مردان ومترس در گذر از کفر و از ایمان مترس
عاشقت خواهم ماند، بیآنکه بدانی. دوستت خواهم داشت، بیآنکه بگویم.
درد دل خواهم گفت، بی هیچ کلامی. گوش خواهم داد، بی هیچ سخنی.
در آغوشت خواهم گریست، بیآنکه حس کنی. در تو ذوب خواهم شد،
بی هیچ حرارتی اما در سرزمین من عاشق بودن جنایت است در سرزمین من حوا -
به خاطر یک سیب - روزی هزار بار سنگسار میشود در سرزمین من لبها بوسه را در نگاه ها میجویند
و دستها عطر نوازش را در تاریکی ها. در سرزمین من عاشق بودن گناه کبیره است خدایا !
گناهم را ببخش.
این متنو یکی از خوانندگان این بلاگ فرستاده واسمون
آدم گاهی نمی داند با دل چطوری کنار بیاید ، دل هم گاهی نمی داند با ادم چطور کنار بیاید. بیچاره دل ،بی نوا دل ،طفلکی دل ،می تپد ،می تپد ،می تپد.
نمی شود رها باشد هنوز بچه است. هنوز کوچک است. ساده است. رها باشد زود گول می خورد . خود را می بازد. باید توی قفس بماند. حیف است دست هر ناکسی به او برسد.
باید قایمش کرد. مثل مروارید توی صدف . دل گران است... به سادگی به دست نیامده که به سادگی از دست برود . دل از قطره ی عشق آن بالایی پیدا شده،مگر می شود به راحتی خرجش کرد. نه ،حیف است.
طفلکی باید مراقبش بود ، نرم است ،نازک است ،دوست داشتنی است ،خواستنی است ،اما بهای خواستنش باید پرداخت شود .به هر جنسی نباید سپردش .
به هر بادی نباید لرزاندش . سنگین باید باشد . به هر تکانی نباید لغزاندش.
محکم که باشد ،خواستنی تر است...
مث پرنده ای شدم که تو قفس اسیرم
حتی اگه رها بشم جای دیگه نمیرم
چون دیگه جز این قفس من جایی رو ندارم
دوست ندارم تو دنیا ی آدما پا بزارم
تو دنیای آدما جز غصه مگه چیزی هست
فقط باید غصه خوردو یه گوشه بود و نشست
فقط باید یه گوشه ای منتظر مرگ خودت بمونی
هیچ جا نری حرف نزنی فقط بشی زندونی
لعنت به این زندگی ، روزگار ، زمونه
که آدما از دستش خسته اند و دیونه
چکاوکها دمی آرام باشید
چکاوکها سکوتست خواهش من
بیائید جان من آرام باشید
چکاوکها دلم پر درد و خون است
زمین و آسمانم واژگون است
بیائید و دمی این خانگی را
به گوش خانه اش بیگانه باشید
چکاوکها حدیث من دراز است
حدیث ناله و فریاد و راز است
کجا دانید این فریاد ها چیست
و یا این ناله ها و سوزها چیست
من و باران و باد و آتش و خاک
نهفته در دلم اسرار افلاک
چه میگوئید، این دل آتشین است
صدای درد او بر بام چین است
شقایقها،چکاوکها کجائید
دمی پای به این صحرا گذارید
بپوئید این غم و اسرار دل را
و آنگه سر کنید بهرش دعا را
الا ای طوطیان شکرین لب
سلامم بر شما بادا در این شب
کجائید ای هواداران پرواز
مرا هم بر کنید از جا به آواز
بیائید سر دل را فاش سازید
چکاب سینه را آغاز سازید
بیائید این جهان همساز ما نیست
که کام این جهان دمساز ما نیست
کواکب میروند آرام در خویش
ولی( ا ی و ب ) ندارد خانه از خویش
در این زندان که او محصور درد است
2 چشم و چهره اش کم رنگ و زرد است.
می رفتم بیرون ...
کنار خیابون ...
یه جای خلوت ..
بالای یه تپه ..
که بشه شهر رو دید ...
می نشستم ...
یه جعبه آتیش میزدم ...
لبه ی یقه ی کاپشن رو می دادم بالا ...
کلاه پشمی میذاشتم سرم ...
به یه درخت تکیه می دادم ...
به شهر نگاه می کردم ...
بعد با یه چوب آتیش رو درست می کردم ...
به آسمون نگاه می کردم ...
بعد دستامو یکم گرم می کردم ...