کندهکاری میکنم
نقش ترا
بر بوم شعرهایم
پیشانیئی
که خدا را به ستایش وا میدارد
ابروانت
وارونه لبخندهای ماهاند
برفراز
خورشیدهایی در حال طلوع
لبانت
همزاد توتهای باغ کودکیام
با شوق در کودکیام غوطه میخورم
زمستان هشتادو هشت