قدم به قدم به پاییز نزدیک می شویم
لحظه به لحظه هوا سردتر می شود
کافه ها انتظارمان را می کشند
من باشم و تو
قلم باشد و تکه کاغذی
قهوه باشد و فنجانی که بوی تو را می دهد
و دستمالی کاغذی که همیشه بعد رفتنت
لبهایت را از گوشه ی فنجان بدزدد