چشم هایت که می وزند
خیالم بارانِ گل می گیرد
و من لبالب از تمام عاشقانه ها
به انتهای کوچه ای می نگرم
که دلم به عطر تو می پیچد
و تا آمدنش
با کفش های پر از باران
افکار عاشقانه ام را
این پا وُ آن پا می کنم