قبلا هم گفتم مطالبی که من اینجا مینویسم .
هیچ ارتباطی با اوضاع و احوال و...من نداره .
لطفا به هم ربطش ندین .اینجوری منم راحت ترم.
سکوت اشک و تنهایی و غربت و تیرگی.
همه و همه خصمانه حنجره ام را می فشارد.
آه تلخی در بغضم و درد عجیبی در اعماق وجودم جاریست.
غیر از این درد سنگین...
وجود گرم و روشنی را در اعماق قلبم احساس میکنم..
وجودی که نور است و روشنایی دل ها.
براستی همچون نامش ......
(بینا)
In all my dream.
I see a flower
If you could hear sound of nightingale you know that is flow my heart
در همه رویا هایم
یک گل را میبینم
اگر تو صدای یک بلبل را میشنوی.بدان که از قلب من جاری گشته است.
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید . . . . . . . . . . . . که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
این هم یه موزیک کلیک کن
سربازها در جنگ، لب مرزهای ما اسیر میشوند
من اما، بی هیچ جنگی اسیر مرز لبهای تو شدم
واگویه های پسری کله معلق