-
دلواره...
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1392 17:19
پیش از این میدانستم نفسهایم را عطری مشوش کرده است . من بودم و انتظار . من بودم و تمنایی که میسوخت . این روزها که مبتلای نگاهت شده ام دیگر نفسهایم را نیز از یاد برده ام . تمامیتم را عطر تو مسحور کرده است. و من غرق تماشایی شده ام که وجودم را یکباره سوزانده است . چه حال غریبی دارم.. نمیدانم چرا غمگین تر شده ام . نمیدانم...
-
برگشتم
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1392 17:18
با درد خود بساز" چندان که با تو بسازد "
-
گاهی اما طولانی
شنبه 25 خردادماه سال 1392 18:52
گاهی باید بشود در حمامی سرد از روح مغز را از کاسه ی جمجمه بیرون کشید و تن را شست از هر چه فکر .
-
شعرم
جمعه 24 خردادماه سال 1392 10:28
تو بیا شعرم باش
-
چشمهایت
جمعه 24 خردادماه سال 1392 10:28
چشم هایت کلاه سرم گذاشتد من به احترام ِ چشم هایت کلاه از سر برداشتم این به آن در!
-
کلافه ام
جمعه 24 خردادماه سال 1392 10:26
کلافه ام مثل ِ لکوموتیورانی با لکوموتیو بی ترمز که می داند، از روبه رو قطاری، دارد با آخرین سرعت می آید کلافه ام
-
چای
جمعه 24 خردادماه سال 1392 10:25
منی که از چشم ِِ تو چایی که از دهان تو اُفتادن را تجربه می کنند مثل ِ سیبی که از باد و سرمای ِ ناگزیر فروردین ماه گاهی اُفتادن هم تجربه می خواهد
-
چشمانت...
پنجشنبه 16 خردادماه سال 1392 08:43
با دیوانگی چشمانت دل می بازم به لبخندی کمرنگ
-
وقتی...
پنجشنبه 16 خردادماه سال 1392 08:38
"وقتی نیستی نبودنت همه جا هست"
-
کودکانه ای دیگر...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:32
عشق که می وزد دلم بادبادکی می شود در هوای تو بالا می رود کاش دلت درختی می شد بادبادکم میانش گیر می کرد !
-
کودکانه...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:32
تو را که می بینم دلم ذوق می کند مثل کودکی که سکّه ای می یابد و دنیایش پر از آبنبات چوبی می شود
-
گم شدم...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:31
می گویند هر جا گم شدی همان جا بمان پیدایت می کنند و من سال هاست زیر باران عشق در خیالت نشسته ام !
-
بودن یا نبودن...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:31
بودن یا نبودن مسئله این نیست پرسش چشم های توست که میان بودُ نبودِ من چه می کند ؟!
-
صورتت...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:30
ترانۀ چشمانت چشیدنی ست با لب هائی که پروانه ها عطرها را از دهان گل می نوشند آسمان باران را از نگاه تو یاد می گیرد و گل های صحرائی را باد از دل من می چیند !
-
شرح عشق...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:29
عشق آتش ست شعله ای سحرآمیز که معلوم نمی شود قرار ست قلبت را گرم کند یا خانه ات را بسوزاند و عاشق پروانه ای ست که در اشتیاق نور به سوختن نمی اندیشند !
-
تو...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:28
هیچ رؤیائی زیباتر نمی شود وقتی فقط مهتاب را تن می کنی و بوسه هایم را و زنی که با قلبی عاشق بی پروا می شود و دکمه ای بر تن خیالم نمی گذارد تا تنها چیزی که خواستنش در من می ماند "بیش تر" باشد وقتی که تو در بستر اندیشۀ من می خوابی
-
دل...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:27
به دلت بد راه نده من حسادت می کنم
-
دلم...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:27
دلم ! جای خالی اش را هیچ خیالی پر نمی کند تو بخواب من مشق گریه هایم مانده
-
چشم تو...
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:26
دلم بی چشم تو می میرد این ماهی ِ دور از دریا !
-
قلب من - عشق تو
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 08:26
قلب من معبد من ایمانم عشق توست در شریعت چشمانت باید به عطر گل تیمّم کرد و در محراب باران با چترهای بسته تو را به جا آورد به قصد قربت آغوشت !
-
ابراز...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:25
وقتی که دوستت دارم از همه جا وُ هر طرف می آئی خانه باغی می شوی به وسعت آرزوهای گم شده ام که هر پنجره اش یک ماه دارد در هر اتاقش رؤیای خفته ای بیدار می شود و هوائی که از نسیم چشمانت همیشه موسم عاشقانه است کفش هایت پر از شکوفۀ گیلاس پیرهنت پر از شالیزار دست هایت شاحه های سیبُ انار و آغوشت چهار فصل بوسهُ عشق وقتی که...
-
قسمت من...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:25
تو را میان عمرم قسمت کرده ام تا هر روز تکّه تکّه نمیرم بی تو !
-
تحریر...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:24
برایت از راست به چپ می نویسم آخر هر سطر به قلبم می رسم از احساس پر می شوم بر می گردم سر خط !
-
سیب...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:24
قلب من سیبی ست با دانه های عشق تو که هیچ کس نمی داند هر دانه چند سیب دارد !
-
دلتنگی...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:23
برایت آن قَدَر دلتنگم که از حسادت پروانه ها را کیش میکنم از گل ها این جا تنها چیزی که دارم نداشتن توست !
-
چشمانت...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:22
سونامی چشمانت طوفان عطری ست به ارتفاع گل سرخ !
-
خوشبختی...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:22
خوشبختی قیمت یک لبخند ست کافی ست که فهمیده شود زن گل سرخ هم می خواهد !
-
پائیز...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:21
از کجا معلوم وسط یکی از همین پائیزها تو نیائی و چهار فصل سال بهار نباشد ؟! تقویم ها سر ِ کاری اند
-
چشم هایت...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:21
چشم هایت این شکوفه های گیلاس سبک تر از نم نم باران خیال مرا به افکار عاشقانه می برد و روح زمستان زده ام را به چلّۀ تابستان می نشاند در شعف های گرمُ طولانی
-
چشم هایم...
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 14:21
چشم هایم دو قناری غمگین اند در دو قفس زندانی دست هایم پروانه های ترسانی که راهشان را باد دزدید ست گونه هایم تالاب گل های گریه اند آه ! دلم میل تراوش دارد بی تو این باغ پر از پائیز ست !