ماه من ... غزل یازدهم

نشسته پیش من آن ماه دلفروز امشب

خدا کند که نیاید دوباره روز امشب

شب است و مجلس انس است و یار من اینجاست

اگر که روز درآید دلا بسوز امشب

تمام عمر امید تو امشب است ای دل

ز هر چه هست دگر چشم خود بدوز امشب

حسود گو که بمیرد ز رشک این مجلس

رقیب گو که کشد آه سینه سوز امشب

جحیم خانه ی غیر و بهشت محفل ماست

اگر که روز قیامت کند بروز امشب

اگر دو دیده نخوابد به عمر، حق دارد

به شکر آن که بیفتاده نام روز امشب

هما! گر شود آگه ز ماه من خورشید 

ز رشک، چهره ی شب را کشد به روز امشب

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 ساعت 09:45 ب.ظ

این غزلا فوق العاده است . عالی
هما! گر شود آگه ز ماه من خورشید
ز رشک، چهره ی شب را کشد به روز امشب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد