بوی ماه نو...

باز دلم تنگ لحظه های راز و نیاز است

دلم ، دل تنگ از غصه های پر ز راز است

****

بوی آش داغ و نون تازه

بوی شیر داغ و خرمای تازه

کوچه ها با یه حس تازه

می کشن منو با پای پیاده

بازم چراغ تکیه ها

روشن شده از سبزه ها

هر جایی که میری پر ز شور

تو خیابوونای ما پر ز نور

آه .. چه بویی گرفته فضای کوچه

باز محله های شهرمون خیلی شلوغه

باز فضا کمی روحانی شده

گمونم دلا کمی مهربون شده  

چی میشد همیشه این جوری میشد

دلا صاف و کمی مهربون میشد

چی میشد کمی به فکرهم بودیم

به فکر آدمای پر زغم بودیم

چی میشد گناهی هیچوقت نمیشد

رنگ قلبامون رو به سیاهی نمیشد

*****

پر زعشق باشیم  و سخاوت تو قلبامون

پر ز مهر باشیم و صداقت تو چشامون

 

دکلمه همین متن رو میتونید دانلود کنید.

روی گزینه زیر راست کلیک کرده و منوی save target as  رو بزنید.گوش کنید جالبه

بوی ماه نو

نجوا...

در برگچه های کاغذ ، با قلم دل

رنگ عشق می نوشت

به نجوای روشن بخش دل گوش میداد

روح افزا و زیبا ،

به یاد گل های نیلوفر ، یاس وحشی

آه ... کاش در آن نوشته ها جای داشتم

کاش برایم می نوشت ، اما باز دوستش دارم

میدانم دوستم دارد ، اما چرا هیچ زمان نمی آید

که بگوید : دوستم دارد

آه چه قدر حرف هایش تسکینم میدهد

کاش میدانست چه قدر دوستش دارم

یک برگ از برگ دلم باقی است

و باز

آن را حک میکنم

همیشه

در سیاه مشق های دفترم

دوستت دارم

این برگچه در رودی رونده جریان داشت

و به روی درختی تکیه داده بود

که درخت جان گرفت و

زنده شد                

 

فقط واسه خاطر یه نفر برگشتم...

تا خواستیم ، خدا را ببینیم

خدا را در دیدار آسمان یا خاکی  بر زمین نشانمان دادند

تا خواستیم ، از خدا گله کنیم

خدا را در قلبمان نشانه گذاشتند که ای .. خاموش ، خدا قهار است

تا خواستیم ، نگین آسمان را با اشک بشوییم

اشک را خشکاندند که وای بر تو اشک قدرت از جای دگر دارد

تا خواستیم، از خود بگوییم 

 گوشی را همراه خود ندیدیم و قلبی با ما ...

تا خواستیم تنهایی را به یاد بسپاریم

دوستی های فریبنده و ظاهری را نشانمان دادند

تا خواستیم ، بتازیم بر سرنوشت شوم

گفتند سرنوشت غدار است

دگر خواستن یادواره را پاسخ نمی داد

آری خواستن شاید .. خواستن شاید بر قوس ماه آویزان مانده

فقط به یاد صبا

 

 

 

هشدار...

وصیت نامه ام به شرح زیر می باشد : قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم. بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک‌کاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است. بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم. کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد! مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند. روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست. دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید! کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند. شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید. گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد. در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند. از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می‌طلبم. به مرده شوی بگویید مرا با چوبک بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم. چون تمام آرزوهایم را به گور می‌برم، سعی کنید قبر مرا بزرگ بسازید که جای جسدم باشد
 
 
 
 
 
در ضمن خدمت شما عرض کنم که نوشته های من از این به بعد هیچ ربطی به اوضاع روحی من نداره .
فقط جهت اطلاع گفتم..

خداحافظ...



خوردم قسم تا بعد از این با چشم باز عاشق شوم حالا که آمد دیگری من میروم من میروم
خداحافظ خداحافظ

حالا که دست دیگری برهم زده دنیای ما حالا که برهم میخورد آرامش فردای ما
خداحافظ خداحافظ

ای تکیه گاه ناتوان از ناامیدی خسته ام از بیم فرداهای دور بار سفر را بسته ام
گفتی که در سختی و غم پشت و پناه من شوی در کوره راه زندگی فانوس راه من شوی

ای تکیه گاه ناتوان از ناامیدی خسته ام از بیم فرداهای دور بار سفر را بسته ام
گفتی که در سختی و غم پشت و پناه من شوی در کوره راه زندگی فانوس راه من شوی
حالا که پشت پا زدن برای تو آسان شده حالا که لحظه های تو از آن این و آن شده
خداحافظ خداحافظ

دلخون شد از امید و نشد یار یار من  . ای وای بر من و دل امیدوار من


خوردم قسم تا بعد از این با چشم باز عاشق شوم حالا که آمد دیگری من میروم من میروم

خداحافظ خداحافظ



بی مخاطب خاص

مرگ خاموش...

هنوز روی درختا فقط جای کلاغه
گلا پرپرن ای وای
یه دیوونه تو باغه
دلم یک گل آتیش
تنم کوره ی داغه
ولی تو همه دنیا دریغ از یک چراغه

از اون گوشه دنیا به این گوشه رسیدم
نگین دنیا قشنگه قشنگی شو ندیدم
هنوز غم تو وجودم عذاب سینه سوزه
نگین گریه رو بس کن
نگین دنیا دو روزه

کدوم ناله شب گیر کدوم ورد شبونه
کدوم طلسم و جادو دعای عاشقونه
از این گوشه دنیا به اون گوشه دنیا
منو به آشیونه به یارم میرسونه

کدوم جاده کدوم راه
کدوم اشک و کدوم آه
کدوم ابرو کدوم اوج
کدوم موج و کدوم ماه


هنوز قافلهء عشق به منزل نرسیده
قریقیم و صدامون به ساحل نرسیده
به ساحل نرسیده
هنوز اشک تو چشمام
نگام خیره به راهه
نه آفتاب و نه مهتاب
چقدر دنیا سیاهه , چقدر دنیا سیاهه

چه باید گفت؟؟؟...

یه بار جستی دلکم
دو بار جستی دلکم

با پر شاپرکی چه زود شکستی دلکم

هر کی اومد تو زندگیم نشد که عاشقش بشم
هیچ کی دلم رو خون نکرد که من شقایقش بشم

قدیم ندیما دل من به یه جا پابند نمی شد
فریب چشمک نمی خورد اسیر لبخند نمی شد
اما یکی تازگیا داره دامو بند می کنه
کم کم کم یواش یواش داره منو پابند می کنه

توی خلوت دلم دختری شیپور می زنه

وای قطره قطره اب می شدی وقتی نگات می کرد می چکیدی

یه بار شکستی دلکم
دو بار شکستی دلکم


هر کی اومد تو زندگیم
نشد که عاشقش بشم