نمیدونم چی بگم؟؟؟...

این متنو یکی از خوانندگان این بلاگ فرستاده واسمون 

ده از اونجایی که این روزاااا بحث همه‌جا حجابه
منم که حساااااس و کنجکاو
گفتم یه چند کیلو هم من در مورد این قضیه بنویسم
آخ نمی‌دونید چقد زندگی هیجان‌انگیز شده
مدت‌ها بود زندگی یه نواخت شده بود
تازه فهمیدم چقد دزدی و قتل شغل خوبیه
خوش به حال دزدا و قاتلا چه هیجان انگیز زندگیشون
نمی‌دونید چه کیفی داره مثه اوناا از این کوچه پس کوچه‌ها در بری تا برسی به مقصد
تا ماشین پلیس دیدی... احساس کنی هر لحظه باید بری پای چوبه دار
یا برا اینکه جلب توجه نکنی جوری رفتار کنی که اصلا تو باغ نیستی تو
البته خوب حقمونه
مگه فرق ما با اون قاتلا چیه.. اون فقط یه جرم قتل کوچولو داشته ولی ماااا چییییییی
من الان عذاب وجدان دارم
اوه من تا حالا نمی‌دونستم این همه جنایت کردم
:واای فکر کن مثلا جرمت چیه
موهات بیرونه - موهات رنگ داره -ابروهات مدلش چرا اینجوریه -آرایش چرا داری -ناخنات چرا بلنده - چرا لاک داری - مانتوت چرا این شکلیه - این شلواره مثلا - کفشت چرا این مدلیه - این چه روسریه سرت
واااااااای این همه جرم و جنایت
من می‌خوام برم خودمو معرفی کنم
فقط یه سئوال برا من پیش اومد.. این کارارو دخترا نکنن کی بکنه
حتما مرداااااااااا
 
 
من که نظر خاصی ندارم شما چی؟؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد