به دل گفتم که از سر به درش کن
جوابم داد که راهش را ندانم
دگر باره بگفتم , نکنش یاد
جوابم داد , که دیریست در تلاشم
بگفتم او تو را ز خاطرش برد
بگفتا چاره چیست ؟
او بی مرام است
بگفتم تا به کی در انتظاری؟
جوابم داد تا مقدر هرچه باشد
~~~~~~~~~~~~~~
سخن بیهوده گویم با دل ِ مست
که او مجنون شده ست و رفته از دست
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد