تو حیاتی می‌دهی در هر نفس ...کز نفیسی می‌نگنجد در نفس

 

 

اینک عشق ، اینک بهار 

اینک مرا رهسپاری ، با پای عشق به بهار 

در چله زمستان ها ،  

با صدای نازک گنجشک ها در جیب های باد 

و دامانی بلند بلند 

از عطر ریحان ها  

نسیمی از حریر 

در مهتابی خواب ها 

کوزه ای از گلاب  

در صبح دیدار ها 

اینک تو با چتر آفتاب در قایق رودخانه ها  

اینک من یک پرنده شاد  

از بند ها آزاد ، بر شاخه رهایی 

  

 

(بینا)




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد