نهال...




نهالی از تند باد پاییز رهید ؛

به هنگام زمستان در زیر انبوه سپیدی خوابید

و بهاران با آواز بلبلان شکوفه زد ؛

سبز شد ، بیدار شد … درخت شد

و بی گمان تابستان به بار خواهد نشست

و به راستی ؛

حیات همین چرخه ی ساده اما

زیباست


چیزی شبیه واگویه هایم در ساعت چهار نیمه شب بیست و هشتم بهمن ماه هشتاد ونه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد