سبکبالی...


خوب که نگاه می کنی هنوز هم بارقه ای از امید پهنه ی هستی را روشن می کند

خوب که محو شوی آسمان هنوز هم آبی ست،هنوز هم از پس ابرهای تیره غم خورشید لبخند می درخشد.
مات نگاه آسمان که بشوی با حرکت سیال ابرها همنوایت می کند و دیگر این تویی همان توی از غصه ها سنگین که به سبکی پر پروانه ها در باد چرخ میخوری و پرواز می کنی
غرق می شوی در بی کرانی که برای لحظه ای حتی از زمین جدایت می کند
بگذار دغدغه هایت لحظه ای خانه ی ذهنت را وداع کنند و رها شوی،رها
بگذار نفس های بریده ات عمیق شوند و جان بگیرند
چرا فکر می کردی بی نهایت را می توان در قفس کرد و آرام نشست؟
بگذار یک بار هم چیز دیگری غیر از اشک آرامت کند

س ب ک  ب ا ل   ب اش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد